به گزارش مشرق، انتخابات شورای شهر تهران برگزار شد و ریاست شورای این بار بعد از ریاست یک
ساله اصلاح طلبان در شورا، به مهدی چمران بازگشت. بعد از هفتهها بحث و
اظهار نظر درباره کرسی ریاست بالاخره در جلسه دیروز رای گیری انجام شد و با
سنگ تمام اصول گرایان شورا مهدی چمران توانست با جلب ۱۸ رای از ۳۱ رای
اعضای شورای
شهر به صندلی ریاست برسد. اما بازپسگیری ریاست شورای شهر از اصلاح طلبان
موجب شد تا هر دو جناح درس های جالبی از این انتخابات بگیرند. درس هایی که
حجت الاسلام محمد تقی رهبر در گفتگو با «فردا» به برخی از آنها اشاره می کند.
با توجه به پیروزی جریان اصولگرا در انتخابات هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر تهران، به نظر شما سایر جریان های اصولگرایی چه درسی باید از این انتخابات بگیرند؟
در ابتدای بحث باید این را عرض کنم که به هر حال انتخابات، فراز و نشیب ها و این رفت و آمدها طبیعی است. دوره قبل آقای مسجد جامعی آمد با یک رای بیشتر و این دفعه آقای چمران آمدند و 5 رای بیشتر کسب کرد. در اینکه چرخش گرایش ها به سمت اصولگرایی بیشتر است طبیعی است، اما نتیجه انتخابات نوع عملکردها را نشان می دهد. ممکن است افراد از عملکرد یک شورا راضی تر باشند و به آن رای دهند و از عملکرد یک گروه و طیف دیگر ناراضی باشند و به آنها رای ندهند. اما به هر حال باید بدانند همه اعضای یک خانواده هستند و باید دست در دست یکدیگر دهند و برای مردم کار کنند.
- اصولگرایان با توجه به اختلافاتی که در یکی دو سال اخیر داشته اند، به خصوص در انتخابات ریاست جمهوری مقابل رقبای خود شکست خوردند و این اولین پیروزی اصولگرایان بر جریان اصلاح طلب در سال های اخیر است. آیا انتخابات شورای شهر می تواند زمینه سازی برای پیروزی اصولگرایان در انتخابات بعدی باشد؟
مسئله مجلس برای کشور سرنوشت سازتر است و همین مسئله رقابت انتخاباتی را در آنجا نیز خواهیم داشت. عملکرد یکساله جریان افراطی اصلاح طلبی، اتفاقاتی که در دانشگاه ها افتاد، ماجراهایی را که رسانه های این جریان راه انداختند، عملکردی که برخی وزرای دولت داشتند، بعضی موضع گیری های تند، برخی عصبانیت ها و خشونت ها و بی توجهی به مسائل فرهنگی در بین اصلاح طلبان و طیف دولت سبب شده تا به شدت از محبوبیت این جریان کاسته شود. در مجلس نیز دیدیم که نمایندگان مجلس با استیضاح یک وزیر هشداری به سایر وزرای کابینه دولت یازدهم دادند. این روند و این تفکر اصولا بر جریان های سیاسی حاکم است. در انتخابات شورای شهر تهران نیز دیدیم که هواداران جریان اصولگرایی بیشتر بودند و این امر منجر به پیروزی این جریان شد.
- بنابراین شما معتقد هستید که روند محبوبیت اصلاح طلبان رو به کاهش است؟
در طول یکسال گذشته اصلاح طلبان بیشتر سکان دار امور بوده اند و فضا را در دولت بر اصولگرایان خیلی محدود کردند. خوب حالا نتیجه انتخاباتی مانند شورای شهر نتیجه بازتاب این رفتارهاست. اعتدالی که آقایان مدعی بودند در این یکسال رعایت نشد. حتی در دولت که بسیار مهم تر از شورای شهر نیز هست شعارها عملی نشد و خبری از اعتدال نبود. در عرصه فرهنگ ضعف هایی بود، در مسائل اقتصادی کمبودهایی وجود داشت، در مسائل اجتماعی و برخورد با منتقدین و مخالفین رفتارهایی صورت گرفت که نشان می دهد که گرایش به جریان اصلاح طلب با سردی بیشتری روبرو شده است. چه بخواهیم چه نخواهیم انتخاباتی مانند انتخابات شورای شهر تستی است که گرایش ها را مورد بررسی قرار می دهد و نشان می دهد که امیدها و انتظاراتی وجود داشته که امروز به دلیل محقق نشدن این انتظارات، گرایش ها تغییر یافته است. رفتار دولت و اصلاح طلبان تحقق بخش ایده های مشترک بین جریان های رقیب سیاسی نبوده است و همین مسئله سبب شده بازتاب های آن در مسائلی مانند انتخابات و استیضاح مشاهده کنیم.
- در این بین اینگونه احساس می شود که اصلاح طلبان نیز در طول یکسال گذشته و بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم دچار غرور هم شده بودند. اما انتخابات شورای شهر درس ویژه ای نیز به اصلاح طلبان داد. ارزیابی شما در این زمینه چیست؟
آقایان در این مدت دستخوش غرور نیز شدند و فکر کردند حالا که میدان دست آنهاست می توانند جریان فتنه را نادیده بگیرند و هر کاری که می خواهند انجام دهند. نمونه بارز آن نیز فعالیت این جریان در دانشگاه ها بود. در این مدت نیز اصلاح طلبان ماهیت خود را نشان دادند و موارد بسیاری هست که سبب شده نارضایتی نسبت به این جریان به وجود آید. تذکراتی که رهبری نیز بیان کردند نشان می دهد که همه دستگاه ها باید مراقب خط قرمزها باشند. بعضی رسانه ها نیز به تفکرات افراطی اصلاح طلبان دامن زدند. در مجموع می توان گفت لایه های تفکر سال 88 در این مدت در جاهای مختلف مشاهده شد و بازتاب آن نیز استیضاح وزیر علوم و انتخابات شورای شهر شد.
- با این تفاسیر به نظر می رسد که ادامه این روند از سوی اصلاح طلبان سبب خواهد شد این جریان در آینده نیز با شکست هایی مواجه شود.
پیشاپیش از همین حالا می توان حدس هایی درباره آینده زد، البته ما غیب گو نیستیم اما بالاخره اتفاقاتی که در جامعه می افتد همه نشانه، علامت و هشدار است. اما من معتقدم که روند امور کشور در آینده در سطح مجلس دهم و بعد از آن به نفع اصولگرایان خواهد بود.
- چه استدلالی برای تحقق این پیش بینی دارید؟
خوب دلایل کاملا واضح است. بعضی عملکردهای طیف مقابل اصولگرایان و نارضایتی های به وجود آمده، تندروی ها و غرورهای ایجاد شده را می بینیم و این دلیلی می شود بر اینکه بگوییم در آینده اصولگرایان پیروزی هایی خواهند داشت. شعارهایی مانند اعتدال که بیان می شد عملی نشد و همین مسئله سبب می شود نارضایتی ها به وجود آید.
در این زمینه اصولگرایان چه وظایفی برعهده دارند؟
اصولگرایان نیز باید از اتفاقاتی که رخ می دهد عبرت بگیرند. طیف اصولگرا باید از افراط گرایی و انحصارطلبی دوری کند و مراقب کنار هم بودن و وحدت خود باشند. اصولگرایان باید خط کشی بین خود را کنار بگذارند و با افزایش همگرایی بتوانند در آینده خط امام و ولایت را در پیش گرفته و پیروز میدان باشند.
با توجه به پیروزی جریان اصولگرا در انتخابات هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر تهران، به نظر شما سایر جریان های اصولگرایی چه درسی باید از این انتخابات بگیرند؟
در ابتدای بحث باید این را عرض کنم که به هر حال انتخابات، فراز و نشیب ها و این رفت و آمدها طبیعی است. دوره قبل آقای مسجد جامعی آمد با یک رای بیشتر و این دفعه آقای چمران آمدند و 5 رای بیشتر کسب کرد. در اینکه چرخش گرایش ها به سمت اصولگرایی بیشتر است طبیعی است، اما نتیجه انتخابات نوع عملکردها را نشان می دهد. ممکن است افراد از عملکرد یک شورا راضی تر باشند و به آن رای دهند و از عملکرد یک گروه و طیف دیگر ناراضی باشند و به آنها رای ندهند. اما به هر حال باید بدانند همه اعضای یک خانواده هستند و باید دست در دست یکدیگر دهند و برای مردم کار کنند.
- اصولگرایان با توجه به اختلافاتی که در یکی دو سال اخیر داشته اند، به خصوص در انتخابات ریاست جمهوری مقابل رقبای خود شکست خوردند و این اولین پیروزی اصولگرایان بر جریان اصلاح طلب در سال های اخیر است. آیا انتخابات شورای شهر می تواند زمینه سازی برای پیروزی اصولگرایان در انتخابات بعدی باشد؟
مسئله مجلس برای کشور سرنوشت سازتر است و همین مسئله رقابت انتخاباتی را در آنجا نیز خواهیم داشت. عملکرد یکساله جریان افراطی اصلاح طلبی، اتفاقاتی که در دانشگاه ها افتاد، ماجراهایی را که رسانه های این جریان راه انداختند، عملکردی که برخی وزرای دولت داشتند، بعضی موضع گیری های تند، برخی عصبانیت ها و خشونت ها و بی توجهی به مسائل فرهنگی در بین اصلاح طلبان و طیف دولت سبب شده تا به شدت از محبوبیت این جریان کاسته شود. در مجلس نیز دیدیم که نمایندگان مجلس با استیضاح یک وزیر هشداری به سایر وزرای کابینه دولت یازدهم دادند. این روند و این تفکر اصولا بر جریان های سیاسی حاکم است. در انتخابات شورای شهر تهران نیز دیدیم که هواداران جریان اصولگرایی بیشتر بودند و این امر منجر به پیروزی این جریان شد.
- بنابراین شما معتقد هستید که روند محبوبیت اصلاح طلبان رو به کاهش است؟
در طول یکسال گذشته اصلاح طلبان بیشتر سکان دار امور بوده اند و فضا را در دولت بر اصولگرایان خیلی محدود کردند. خوب حالا نتیجه انتخاباتی مانند شورای شهر نتیجه بازتاب این رفتارهاست. اعتدالی که آقایان مدعی بودند در این یکسال رعایت نشد. حتی در دولت که بسیار مهم تر از شورای شهر نیز هست شعارها عملی نشد و خبری از اعتدال نبود. در عرصه فرهنگ ضعف هایی بود، در مسائل اقتصادی کمبودهایی وجود داشت، در مسائل اجتماعی و برخورد با منتقدین و مخالفین رفتارهایی صورت گرفت که نشان می دهد که گرایش به جریان اصلاح طلب با سردی بیشتری روبرو شده است. چه بخواهیم چه نخواهیم انتخاباتی مانند انتخابات شورای شهر تستی است که گرایش ها را مورد بررسی قرار می دهد و نشان می دهد که امیدها و انتظاراتی وجود داشته که امروز به دلیل محقق نشدن این انتظارات، گرایش ها تغییر یافته است. رفتار دولت و اصلاح طلبان تحقق بخش ایده های مشترک بین جریان های رقیب سیاسی نبوده است و همین مسئله سبب شده بازتاب های آن در مسائلی مانند انتخابات و استیضاح مشاهده کنیم.
- در این بین اینگونه احساس می شود که اصلاح طلبان نیز در طول یکسال گذشته و بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم دچار غرور هم شده بودند. اما انتخابات شورای شهر درس ویژه ای نیز به اصلاح طلبان داد. ارزیابی شما در این زمینه چیست؟
آقایان در این مدت دستخوش غرور نیز شدند و فکر کردند حالا که میدان دست آنهاست می توانند جریان فتنه را نادیده بگیرند و هر کاری که می خواهند انجام دهند. نمونه بارز آن نیز فعالیت این جریان در دانشگاه ها بود. در این مدت نیز اصلاح طلبان ماهیت خود را نشان دادند و موارد بسیاری هست که سبب شده نارضایتی نسبت به این جریان به وجود آید. تذکراتی که رهبری نیز بیان کردند نشان می دهد که همه دستگاه ها باید مراقب خط قرمزها باشند. بعضی رسانه ها نیز به تفکرات افراطی اصلاح طلبان دامن زدند. در مجموع می توان گفت لایه های تفکر سال 88 در این مدت در جاهای مختلف مشاهده شد و بازتاب آن نیز استیضاح وزیر علوم و انتخابات شورای شهر شد.
- با این تفاسیر به نظر می رسد که ادامه این روند از سوی اصلاح طلبان سبب خواهد شد این جریان در آینده نیز با شکست هایی مواجه شود.
پیشاپیش از همین حالا می توان حدس هایی درباره آینده زد، البته ما غیب گو نیستیم اما بالاخره اتفاقاتی که در جامعه می افتد همه نشانه، علامت و هشدار است. اما من معتقدم که روند امور کشور در آینده در سطح مجلس دهم و بعد از آن به نفع اصولگرایان خواهد بود.
- چه استدلالی برای تحقق این پیش بینی دارید؟
خوب دلایل کاملا واضح است. بعضی عملکردهای طیف مقابل اصولگرایان و نارضایتی های به وجود آمده، تندروی ها و غرورهای ایجاد شده را می بینیم و این دلیلی می شود بر اینکه بگوییم در آینده اصولگرایان پیروزی هایی خواهند داشت. شعارهایی مانند اعتدال که بیان می شد عملی نشد و همین مسئله سبب می شود نارضایتی ها به وجود آید.
در این زمینه اصولگرایان چه وظایفی برعهده دارند؟
اصولگرایان نیز باید از اتفاقاتی که رخ می دهد عبرت بگیرند. طیف اصولگرا باید از افراط گرایی و انحصارطلبی دوری کند و مراقب کنار هم بودن و وحدت خود باشند. اصولگرایان باید خط کشی بین خود را کنار بگذارند و با افزایش همگرایی بتوانند در آینده خط امام و ولایت را در پیش گرفته و پیروز میدان باشند.